شعر در مورد تیر کمان
شعر در مورد تیر کمان
شعر در مورد تیر کمان ,شعر در مورد تیر و کمان,شعر درباره تیر کمان,شعر درباره تیر و کمان,شعر تیر کمان,شعر تیر و کمان,شعر عاشقانه تیر و کمان,شعر تیر منم کمان منم,شعر درباره تیر کمان,شعر مولوی تیر منم کمان منم,شعر درباره تیر و کمان,شعر تیر و کمان پروین اعتصامی,شعر در مورد تیر و کمان,شعر تیر منم کمان منم مولانا,شعر در مورد تیر کمان,شعر مولانا تیر منم کمان منم
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تیر کمان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تیر کمان ابروان بر سپرم مزن، که من
در جگرش نهان کنم، تیر کزان کمان رسد
گر ز تو لاله رخ دلم ناله کند، روا بود
دل چو شود ز غصه پر، هم به سر زبان رسد
شعر در مورد تیر کمان
تیر فرصت در کمان جهدتست
می رود تیر از کمان، اندیشه کن
دل به باد آرزوها بر مده
ناتوانی تا توان اندیشه کن
شعر در مورد تیر و کمان
تیر چرخ ار در کمان یابد مثال حکمتت
در زمان همچون کمان کوژی پذیرد جرم تیر
پیش تو یکتن نکرد از بهر خدمت قد کمان
تا ندادی هم توشان از قوت و توفیق تیر
شعر درباره تیر کمان
بسنده باشد تو را تیر و کمان نبرد
تیر خرد مهتری وجودش اندر کمان
منصور آن نامور که ده یک یک عطاش
نداشت دارنده دهر نزاد زاینده کان
شعر درباره تیر و کمان
چون تو به آماج گاه تیر نهی بر کمان
تیر فلک زه کند تیر و کمان ترا
پرده زنان روز و شب حلقه زلف ترا
غاشیه کش چرخ پیر بخت جوان ترا
شعر تیر کمان
قدم چون تیر بود چفته کمان کرد
تیر مرا تیر و دی به رنج و تحامل
وز سر و رویم فلک به آب شب و روز
پاک فرو شست بوی و گونه سنبل
شعر تیر و کمان
بیهوده به صید می زنی تیر
آن چاشنی کمان بسندست
تیغ از پی کشتنم چه حاجت؟
یک ناز بکن همان بسندست
شعر عاشقانه تیر و کمان
وز بهر شکار دل نهاده
تیر مژه در کمان ابروی
نرخ گل و گلشکر شکسته
زان چهره خوب و لعل دلجوی
شعر تیر منم کمان منم
بی قامت خود مدارش ایرا
تیر تو چنو کمان ندارد
زین گونه گرانی از سنایی
هرگز سبکی گران ندارد
شعر درباره تیر کمان
کمان ابروان و تیر مژگان
گواهانند کو بر جان امیرست
چو زلف درهمش درهم از آنم
که بوی او به از مشک و عبیرست
شعر مولوی تیر منم کمان منم
ابرو چون کمان سازی، تا تیر غم اندازی
گر زخم خورم، باری، از تیر و کمان تو
هر چند فراخ آمد صحرای جهان بر من
هر لحظه به تنگ آیم زان تنگ دهان تو
شعر درباره تیر و کمان
تو و گرفتن تیر و کمان بقصد شکار
من و ز دیدن آن تیر و آن کمان مردن
بخاک پای تو مردن حیات اهل دلست
هزار جان هلالی فدای آن مردن
شعر تیر و کمان پروین اعتصامی
گر تیر زنی به جگر، ای یار کمان کش
تیریم که رفته ز کمان باز نیاییم
مردانه نهادیم چو پا بر سر کویت
گر سر برود، از سر آن باز نیاییم
شعر در مورد تیر و کمان
ابروان همچو کمان داری و مژگان چون تیر
وز پی عربده تیرت به کمان پیوسته
بار دیگر بگزند دل ما می کوشی
ای به رغم دل ما در دگران پیوسته
شعر تیر منم کمان منم مولانا
مژه تیری و ابروان چو کمان
پس تو تیر و کمان چه خواهی کرد
دل ببردی و قصد جان کردی
یله کن جان تو جان چه خواهی کرد
شعر در مورد تیر کمان
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد ارزش انسان
شعر در مورد آلودگی هوا
شعر در مورد آش پشت پا
شعر در مورد جهرم
شعر در مورد جهان
- ۹۷/۰۷/۰۹